اعراب بعدها فرش ابریشم کرمان را سجاده نماز خواندند زیرا عموماً از آن به عنوان نمازخانه استفاده می کردند. مواد اولیه فرش پشم (گوسفند، شتر)، ابریشم، پنبه و موهر و نخ های گره از پشم یا ابریشم (یا مخلوطی از هر دو) است.
بقیه بیشتر در تارهای زنبور عسل و پود استفاده می شود. از آنجایی که کیفیت به مواد اولیه بستگی دارد، پشم بلند گرفته شده از پشت حیوان برای نخ های گره در فرش های پشمی ترجیح داده می شود.
نوزدهم تا اواسط قرن، فقط از رنگ های طبیعی که از گیاهان و حشرات به دست می آمد استفاده می شد. به عنوان مثال، از آبی، نیلی و نیلی زرد، گل زعفران و ریشه زردچوبه؛ از حلزون دریایی خاردار بنفش؛ رنگ قرمز نیز از سوسک کوشین با جنون به دست آمد.
از دهه 1860، با پیشرفت علم شیمی در غرب، رنگ های طبیعی به سرعت با رنگ های مصنوعی جایگزین شدند، اما رنگ های ارزان قیمت ترجیح داده شدند، زیرا کیفیت آنها بسیار گران بود.
فرشهای کوچک یا باریک معمولاً روی بافندگیهای کوچکی بافته میشوند که کنار دیوار قرار دارند و درختهای کناری آن ثابت نیستند در حالی که فرشهای سایز بزرگ بر روی بافندگیهای بزرگ با درختهای کناری ثابت به نام ایسدار بافته میشوند.
دو قطب گرد وجود دارد که می توانند آزادانه حول محور خود در بالا و پایین دو تخته کناری نیمکت بچرخند. از این میان، تیر بالایی را تیر تار می گویند آن را که تیر بالایی یا دریزه می گویند با نخ های تار پیچیده می شود و پایینی را که تیر پایینی یا تیر فرش نامیده می شود و ضخیم تر را تیر می گویند.
ابن الاثیر به معانی مختلف ابکاری به عنوان «حصیرهای ابریشمی دوزی شده» یا «فرش های محکم بافته شده» اشاره می کند (ان نیهاء ، مضمون «ابهر»).